دلم آرام باش امشب،چرا از غصه لبريزي
چرا از دوري قلبي،به دامن اشك مي ريزي
دلم آرام باش امشب،از اين دنيا چه ديدي تو
به ياد عشق ِ ديرينت،دگر امشب چه آوازي؟
دلم ديدي كه يارم رفت و تو تنها شدي بازم؟
دلم ديدي كه دلبر هم چه سازي كرد با رازم؟
مشو غمگين كه در دنيا،مرام عاشقي مرده
دلم تنها ي تنهايي ،دگر نشكن دل نازم
دلم تنها بخواب امشب،هوا نمناك و بارانيست
كسي يادت نبود و نيست،بخواب اين خواب پاياني ست
تو مي ميري دل نازم ،رها خواهي شد از دنيا
به آرامي برو قلبم،بدان اين قصه رويا نيست
... اسماعيل رضواني خو ...